میگن الان روستا و شهر هیچ فرقی نداره؟؟!؟!؟!؟

الان همه امکاناتی که تو شهر هست تو روستا هم هست؟!؟!؟!؟!

بیا اینم یه نمونه از این شباهت که عزیزان میگن

شهر روزانه اشغالها جمع اوری میشود و روستا هفته ای یکبار

قرار بوده که یه ماشین هفته ای یکبار به روستا بیاید و اشغالها را جمع اوری کند

دقت فرمودین هفته ای یکبار

یعنی یه روستایی باید هرچی اشغال تو خونه اش هست تا یک هفته ازشون خوب نگهداری کنه و مراقبت کنه

و حالا هم که هوا رو به گرمی داره میره

از مگسها و . . . هم پذیرایی کنه و بوی تعفن رو تحمل کنه تا روز یکشنبه برسه و ماشین اشغالی بیاد

حالا هم گل بود به سبزه نیز اراسته شد

روز یکشنه با روز سیزده بدر مصادف شد و همینجوری اشغالها روی هم تلنبار شدن

اونم اشغال عیدی که میدونید با تعداد مهمانی که میاد و میره  حجمش چند برابر شده و اصلا نمیشه تحملش کرد

خواهشا اگه کسی شماره تماسی چیزی داره بهشون بگه بابا ما از این بوی تعفن داریم خفه میشیم زودتر تشری بیارین .

و ضمن اینکه هفته ای یکبار خیلی خیلی کمه و اگه امکانش هست تعداد روزهای بیشتری به روستا ما و روستاهای دیگه بیایند

یادتون  که هست که قبلنا گفتم که  تو روستا طرج جمع اوری فاضلابهای روستایی داره اجرا میشه 

ولی متاسفانه این طرح به پیروی از طرحهای دیگه معمولا باید یه استراحتی وخوابی میکرد

و از همون موقع خواب بود تا اینکه بالاخره بهار اومد و خداروشکر با وزیدن  نسیم بهاری این طرح هم از خواب زمستانی بیدار شد و بقیه طرح داره اجرا میشه و همه از ذوق تو همین گیرو دار تعطیلی و مهمون داشتن دارن مسیر فاضلاب از تو حیاط و جلو حیاطشون رو حفر میکنند تا هر چه زودتر به فاضلاب وصل بشن

خدا کنه فقط یه وقت هوا سرد نشه یا بارونی برفی چیزی نیاد که باز این طرح هم باز دوباره بخوابه

بازم امسال مثل هر سال و سالهای قبل بازم بین روستاهای همجوار مسابقه فوتبال گذاشتن و مسابقه دادن تا رسید به فینال

ولی متاسفانه بازهم روشن اباد شکست خورد

شکست

شکست

نمیدونم تا کی قراره تیم فوتبال روشن آباد همینجوری هر سال شکست بخوره

شما میدونی چرا ؟ میدونم که میدونی فقط کاشکی یه کمی ...

 اصلا هیچی ؛ ما چیزی نگفته ایم ونمیگیم

سر بی درد رو که دستمال نمیبندن

حتما میگین چرا تا الان چیزی نگفتم

خوب معلومه نتیجه شکست رو هیچ ذوق و عجله ای واسه گفتنش نیست

سلام به دوستان عزیز

یه سایتی از طرف جهاد کشاورزی  واسه کشاورزان عزیز معرفی شده که باید اطلاعاتشون رو انجا ثبت کنند اسم سایتش هم هست سیستم هوشمند شناسه بهره بردار که در این سایت اطلاعات زمین دیم و چه چیزی کشت میشود چند ساعت آبا و دوره اب و مقدار اینچ هر آب و چند تا گوسفند و .. اینا دارین رو بدن که خیلی سوالاتش زیاده

جاتون خالی نیستین ببین بنده های خدا چقد مرددن که باید اطلاعات دقیق بدن یا کمتر میگن اگه قراره کود و بذر و اینها بدن وحمایت بشیم که خوب همه اش رو بنویس ولی اگه میخان ازمون مالیات بگیرن اصلا نمیخاد بنویسی و منم که دقیقا نمیدونم قراره چه استفاده ای از این اطلاعات بشه میگم همون راستش بهتر از هر چیز آخه من خودم که تماس با جهاد کشاوزی سبزوار داشتم اونجا هم اعلام کردن که اطلاعات رو راستی آزمایی میکنند پس همون بهتر که حرف راست رو بگین آخه هیشکی از راستی و درستی ضرر نکرده جالب میدونین چییه خنده داره بعضی ها هم که خیلی جدی میگن ما اگه بخان مالیات بگیرن چون شما داری ثبت میکنی باید خودت پرداخت کنی

و ماشاالله به این دهیار روستای بیروت که اینقد به فکر مردم روستاشه چند بار از م خواستن که برم اونجا دیگه منم روز جمعه رفتم اونجا اول رفتم دفتر مخابراتشون ولی اونجا نه بخاری بود نه میزی سر ماخورده هم که بودم دهیار اومدن ازم خواستن که برم دهیاری و جاتون خالی از  صبح تا ساعت حدودا 5 بعد از ظهر یه جا نشسته بودم نه یه سانت این ور  نه اون ور پاهام وقتی هم که راه افتادیم چند قدم نرفته یکی دیگه می اومد و باز تو ماشین اطلاعاتشون رو ثبت کردم خلاصه دیدم اینجوری که نمیشه همش باید ترمز بگیرم و  باید روشن خاموش کنم باز یه جای دیگه مستقر شدم و تا بعد از اذان مغرب اونجا بودم  حالا من موندم خستگی دیروز و کلی اطلاعات که باید با این سرعت نت حلزونی ثبت بشن

یه طرحی ارایه شده به نام زمینهای ملی ، هر چی زمین اطراف روستا های  مابوده از جمله قلعه میدان بیروت حسن آباد سبه البلاغ  و. . .بوده همه رو سند زدن به نام زمینهای ملی و بیچاره مردم از همه جا بیخبر حالا وقتی میرن تو زمینهاشون که چندین ساله دستشون و زمینهاییس که اجدادشون در اون کشاورزی میکردن و همه حتی سانتی متر به سانتی متر زمین بغل دستیشون حفظن که آخرش کجاس حالا دولت اعلام کرده کی گفته زمین ها مال شماس و حق ندارین کشاورزی بکنید ولی مردم بازم کشاورزی میکردن ولی اونا باز  می اومدن و جریمه شون میکرد و خلاصه مردم خسته شدن که چرا باید وضع اینجوری باشه و تا کی ، واسه همین مردم هم دسته جمعی اعتراض کردن حالا منابع طبیعی انگار که نه انگار از جایی خبر داره و نمیبنه که  مردم منطقه ما در امدشون از همین زمینهای دیم کاری است گفتن خوب حالا که شما میگین مال شماس ثابت کنید برید نامه از اسناد مالکیت بگیرین نقشه اراضی مورد اعتراض و وکالت رسمی بگیرین حالا بعد از اینا باز برین از شهرداری ششتمد و اداره ثبت امور دارایی  و بنیاد مسکن نامه بگیرین بیارین و تحویل  ما بدین  جالبه اینکه همه اینها فقط ظرف 10 روز باید ارایه بشود خداییش تعجب میکنم که دولت ما که همیشه حامی ضعیفان و کشاورزان بوده چرا باید اینبار زمینهای کشاورزی شان را باید از آنها بگیرن مگر نه اینکه روستایی با کشاورزیش است که زندگی میکند و اگر کشاورزی نتواند کند چگونه باید خرج زندگیش را تامین کند خودش میتونه طاقت گرسنگی را داشته باشد دامهاشون چی مگه میشه به اونا هم گفت ببخشید باید رژیم بگیرین چون ما زمین نداریم ،به خدا سخته من که اینجام میبینم همین خشکسالی چقد زندگی مردم را سخت کرده باز این مشکل هم شده قوز بالا قوز

خواهش میکنم اگر کسی هست که کمک کند به هر طریق ممکن بیاد به کمک مردم ما دلم به حالشون میسوزه که بنده خداها باید برای اثبات چیزی که ثابت شده هست باید از این اداره به اون اداره و حتما اونجا هم از این اتاق به اون اتاق برن و اخرش هم هیچی چون شنیده شده گفتن شما با این کاراتون  کار خودتون رو بدتر کردین شما نقشه زمین رو خودتون میدین به اونا و حالا اگر کسی برود کشاورزی کند دقیقا میدونن که کی بوده و جریمه دقیق تری و بیشتری ازتون گرفته میشه ، حالا با این وضع چه جوری روستایی در روستا بماند و در روستا زندگی کند و روستایی باقی بماند

هورااااااااااااااااااااااا

بالاخره راحت شدیم از دست چی خوب معلومه از دست ماشین حاج علی

هر کی میشنید که امروز  نوبت ماشین حاج علی است که مسافرهاروببره به سبزوار پشیمون میشد و بر میگشت مگر اینکه کار واجب و ضروری داشته باشه آخه هم خیلی کند میرفت بد بو بودش تا دلتون بخاد سوراخ داشت تابستانو از خاک و زمستانو از سرما میمردیم

خنده دار بود هر کی میخاست بره سبزوار اول میپرسید که فردا نوبت کدوم ماشینه ؟

ولی حالا همه راحت شدیم هم راننده و هم مسافرها چون اونو فروختن طبق گفته پسرش باباش 23 ساله که این ماشینو داره و میدونید به چند فروختنش به سه میلیون و پانصد تومان اینقد خوشحالم که نگین اتفاقا سر همین قضیه یکی دو هفته پیش خیلی با پسرش تو ماشین روستا صحبت کردیم و امروز که اومد دفتر گفت که  حرفهای همه تون رو به بابام گفتم و گفتم بابا مسافرها اصلا راضی نیستن خداییش کار خوبی کرد دستش درد نکنه

اتفاقا عکس هم ازش داشتم ولی اینقد خوشحالم که نمیتونم پیداشون کنم بیخیال حالا که تموم شد

دو شب رفتم مسجد شب سوم پشیمون شدم و نرفتم حتما تعجب میکنی  تعجب هم داره نه اینکه من نرفتم نه بلکه  اینکه چیزی که اونجا دیدم خیلی عجیب و غریبه فکر کنید از زمانی که مسجد روستا رو ساختن قبله اش رو همه میگفتم مستقیم کمی مایل به چپ و هر دفعه هم که قبله نما آوردن همین تایید شده حالا مثلا خیلی که فر ق میکرد نهایت یک درجه یادو درجه ولی مثل اینکه ایندفه یه نفر پیدا شده و کو لاک کرده و جهت قبله خیلی خیلی متمایل به چپ شده من که از چند نفر پرسیدم فقط در همین حد گفتن که با لب تاپپش وصل به عربستان شده و قبله رو اینجوری نشوند داده حالا واقعا موندیم که اگه واقعا قبله اینه پس نمازهایی که تا الان خوندیم چی میشه درسته یانه یا واقعا میشه  این جهت جدید رو قطعا قبول کرد و نماز خوند ؟!؟!؟!؟!؟!

من که شخصا اصلا نمیتونم به این قبله خودم رو عادت بدم این دو شب هم که رفتم مسجد همه اش فکر میکردم دارم نماز نمیخونم

یکی از نهادهایی که تو روستا شور و نشاط و هیجانی خاص همیشه بین جوانان ایجاد میکنه پایگاه بسیج روستاس و این بار یک طرح خیلی جالب و خوب به روستاییان عزیز ارائه شده :

طرح هجرت 3 شهریور90

 این طرح از طرف پایگاه حضرت خدیجه (س) اجرا شده که  طرح شامل فعالیتهای خوب و ارزنده ای میباشد و اعضای آن از سه گروه تشکیل شده اعضای حمایتی که فعالیت این گروه سرکشی از ایتام و خانواده های محروم و خانواده معزز شهدا میباشد که همراه با اعطای هدایای خوب و ارزنده میباشد و گروه دیگر اعضای آموزشی میباشد که شامل اجرای کلاسهای طرح صالحین و قران و خطاطی نقاشی خیاطی آرایشگری میباشد و گروه سوم نیز اعضای خدماتی میباشد که فعالیتهایی چون رفتن به سر مزار شهدا و غبار روبی از آنجا و غبار روبی از مسجد و مدرسه  و انجام تغییراتی در آن از جمله رنگ کردن در و پنجره آن انجام میدهند .و ضمنا در این گروه پزشک و مامای رایگان نیز برای روستائیان عزیز میباشد و اسوس که این طرح فقط واسه سه روز هست ،

و خدا رو شکر بازهم مثل همیشه استقبال مردم از این گروه و فعالیتهایش خوب بوده و جا دارد اینجا از این گروه بخاطر زحمات بی دریغشان از طرف خودم وهمه هم روستایی های عزیزم تشکر کنم

آسفالت جاده روستایی ما هم حکایتی شده و شده یه موضوع تاریخی آخه از وقتی که من یادمه داشتند تو این جاده کار میکنند چند پیمانکار عوض کرد چقد مسیرش منحرف شد به چب و راست چقد که خاکبرداری شد و خاکریزی شد و باز پیمانکار بعدی و چه پلها که درست نشد و باز باد و باران خرابش نکرد فکر کنم یه چند تاش هم که که خراب نشد باز ناظر تایید نکرده بودن و با بیل و کلنگ افتادن به جونشون و خرابشون کردن و باز با یه طرح جدید پل درست کردن

و

بالاخره رویای آسفالت این جاده به حقیقت پیوست

 و اتفاقا سایت تحلیلی سلام سبزوار هم این خبر رو درج کرده بود اگه دوست دارین به این لینک یه سری بزنین ، خوبه اونا هم قبول دارن که این قضیه خیلی کشدار شد البته موقعی که این خبر و گذاشتن کارهای خطکشیش و تابلو هاش مونده بود ولی خوب همین که آسفالت شد دیگه کسی به فکر این چیزا نبود تا اینکه خط کشی و تابلو هاش هم دیگه تموم شد.

خبر خوش به هم روستاییان عزیز روشن آباد و قلعه میدان

اینکه

یارانه نقدیاردیبهشت ماه ٩٠ واریز گردید

هم اکنون پست بانک روشن آباد در حال  پرداخت یارانه به

مردم می باشد.

اهالی محترم جهت دریافت یارانه میتوانند به پست بانک مراجعه نمایند .

و بازهم خدارو شکر ؛ خدا رحمتش رو باری دیگر به سوی مردم ما روانه کرد

بارون رحمتش که همیشه بی حساب بوده و هست

و این باعث خوشحالی همه مردم شده